آزمونی که مطالعه براش نداشتم مثل معمول دادم و انتظار میره مثل معمول نتیجه بگیرم(چرا). یازده شبانه روز دیگه باز زندگی برمیگرده به حالت عادی و باز ادامه عادی. باز بخونم و نتیجه نگیرم. یاد بگیرم ولی برم سوالا روخونده نخونده رد کنم. حداقلش اینه که بخونم و نتیجه نگیرم همین بهتر از اینه که نخونم و نتیجه نگیرم.
آزمونی که مطالعه براش نداشتم مثل معمول دادم و انتظار میره مثل معمول نتیجه بگیرم(چرا). یازده شبانه روز دیگه باز زندگی برمیگرده به حالت عادی و باز ادامه عادی. باز بخونم و نتیجه نگیرم. یاد بگیرم ولی برم سوالا روخونده نخونده رد کنم. حداقلش اینه که بخونم و نتیجه نگیرم همین بهتر از اینه که نخونم و نتیجه نگیرم.
به پشتیبانم میگم درس نخوندم میگه ترازت که خوبه امیدی بت هست. چی بگم؟ بگم زیست سفید گذاشتنم بخاطر اینه که نخونده رد میکنم وقتشو بذارم روی تستای محاسباتی؟ بگم همه رو بلدم ولی نمیتونم بزنم؟ این آزمونم برم نخونده به یه نتیجهیی برسم مثل همیشه. بدون رشد بدون افت. از تابستون ترازم ثابته. از تابستون همه سوالا رو میفهمم ولی محاسبات رو رد میکنم چون حفظیات و مفهوم زمان کمتری میگیره، حفظیاتمم که از درخشان اونورتر. یک سوم سوالاتی که جواب میدم غلطه چون درست سوال رو نخوندم
بشدت میخوام کارنامه آزمونمو ببینم حتی اگه همه اون سوالات زیست که جواب دادم غلط باشه و درصد زیستم منفی ۱۶ شه ولی نمیدونم پشتیبانم امروز هست یا نه وارد سایت نمیتونم بشم ولی با کلید میشه درصدا رو تا حدودی چک کرد اونم امتحان نمیکنم
امروز آزمون اسفباری نداشتم. چهار درس رو خوندم و برای پنج درس آماده بودم. با مقداری آرامش بیشتر شروع کردم. تستا رو میخوندم، میفهمیدم، ولی جواب میدادم. دقیقا داشتم جواب میدادم. شاید علت اینکه امسال نمیشد این بود که از پنجشنبه استفاده درست نمیبردم. با آرامش و بدون استرس گفتم برم یه آزمون بدم مثل همیشه با تراز ثابت. رفتم جلوتر سوالای ریاضی زخمیم کرد ولی اول ریاضی رو ریختم دور، بعد با یه ذهن آروم رفتم رو زیست. همه سوالات رو خوندم و نصفشونو جواب دادم. فیزیکو که رد کردم پشتیبانم اومد گفت نظرسنجیو پر کن. رفتم رو شیمی که به هیچ وجه براش آماده نبودم دوتا سوال خوندم پشتیبانم اومد دفترچهمو گذاشت اونطرف و گفت نظرسنجیتو پر کن :/ سوالات پشتیبانو جواب دادم باقیشو یک زدم دیگه وقت تموم بود و شیمی سفید. تو بدترین حالتش سی درصد که میزنم شیمیو.
اعتمادبنفس ینی تستایی که قبلا توی ده دقیقه میزدی دفعه دوم توی بیست ثانیه بزنی، محاسبات نیم صفحه ییه فیزیکو تارومار کنی، یا با مفهوم نیم خط محاسبه کنی، نصف سینماتیکو با چهل تا تست و مقداری درسنامه توی یه ساعت بخونی و بعدش بری روی یه درس دیگه صرفا برای اینکه زیادی بت خوش نگذره.
میخواستم بنویسم ولی هرطور فکر میکنم میبینم شب تا دو بیدار باشم مطمئنتره، ولی اگه بتونم سریع عادت کنم به صبح بیدار شدن، خیلی سود میبرم. مثل یه نفر که مدتی نه شب میخوابید و از پنج صبح درس میخوند و رشد درسی داشت. از طرفی زمان زیادی ندارم و اگه مطمئن نباشم دو ساعت صبح مطالعه میکنم نمیتونم دو ساعت از شب رو بخوابم
ساعت یک و ربعه و از امشب شروع میکنم ساعت خوابمو بکشم عقب. دیشب دو، امشب یک و نیم، فردا یک و ربع، همینطور جابجا میکنم تا ۱۲ بخوابم و ۵ بیدار شم. یا اینکه از دوازده بیام رو تختم اگه خوابم برد هشدار ساعت ۵ بیدارم کنه. یه بار امتحان کردم و چند روز صبح تا هفت همچون مجسمهای به دیوار خیره میشدم و نمیدونم حتی پلک میزدم یا نه. اینبار میرم که شکستش بدم.
شاید چیله بنظر بیاد ولی نیست و واقعا سواله که با حفظیات ضعیف چه کنم؟ بعد از یک و نیم ترم اومدم مثل بچه آدم درسامو حفظ کنم. دو فصل آخر زیست دوازدهم خیلی راحته و تستاشو هم دیدم حفظیه تا مفهومی. ینی یه گفتار کامل حفظ کنم بعد تست بزنم؟ یا هرروز هم یه صفحه زیست بخونم و تستشم بزنم؟ نظم بیشتری توشه ولی زمان زیادی میبره. از طرفی ممکنه حتی به بودجه آزمون نرسم چه رسد به اضافه. خب حفظیاتم کنده بهترین کار چیه؟
منم تشریحی بدم میاد ولی از حفظ نکردن کتاب بدترین ضربه رو خوردم ینی به اندازه تنبلی. با این وضعیت باید حفظ کرد که هم بدرد معدل نهایی میخوره و تاثیر تو کنکور، هم تو خود کنکور حرص نمیخورم که همه سوالا رو میفهمم ولی نمیتونم جواب بدم و اعصابم خرد شه
درباره این سایت